اعتقادنامه - ۱
اگرچه مخالف رای از خود بزرگتری باشد كه تقلید در حق او نارواست نمی بینی كه شاگردان امام اعظم رضی الله عنه چون ابویوسف و محمّد و شاگردان امام شافعی رضی الله عنه چون ابوثور و مُزنی چندها مخالف امام و استاد خود حكم نموده و حرام كرده استاد خود را حلال و حلال كرده او را حرام نموده اند و هرگز كسی نمیگوید كه بد كرده اند یا گناه كار شده اند زیرا مجتهداند پس غایت اینست كه حضرت امیرالمومنین علی رضی الله عنه از حضرت معاویه و عمرو بن العاص رضی الله عنهما مثلا بزرگتر و عالمتر و بمناقب بسیار از هر دو ممتاز و اجتهاد و رأیش از هر دو قویتر و محكم تر باشد با این همه برایشان تقلید حضرت علی كردن جایز نیست بلكه عمل بمقتضای اجتهاد خود واجب است سوآل جم غـفـیر از مهاجر و انصار در واقعه جمل و صفین همراه علی و مطیع و منقاد امر وی بوده اند و امتثال امر او را واجب دانسته اند و همه مجتهد بوده اند این دلالت بر وجوب اتباع امام علی میكند و منع مخالطه او اگرچه آن مخالف صحابی و مجتهد بود جواب اصحابیكه موافقه حضرت علی را كرده اند و واجب دانسته اند نه از روی تقلید علی است بلكه بمقتضای اجتهاد است كه اجتهادشان مطابق اجتهاد او بوده است لهذا چندها از اكابر اصحاب هم مخالف او بوده اند و نزاع را با او واجب دانسته اندخلاصهء اكابر آنوقت سه گروه شده اند گروهی باجتهاد حق را بطرف علی دانسته اند لهذا اتباع او را بر خود واجب گرفته اند و گروهی حق را بطرف محاربان آن حضرت فهمیده اند لاجرم محاربه او و موافقه مخالفان او را لازم شمرده اند و طایفه سلامت را در ترک جدل و ترک اتباع هر دو طرف دانسته اند بنابرین با هیچ كدام بمیدان نیامده و در كنج عافیت نشسته اند و هر سه فرقه محق و ماجوراند