بیان عبادات و عادات یومیه و لیلیه حضرت امام ربانی
وایضاً ازین قلعه دران ایام این رقیمه عظیمه را بحضرت سیدی مرشدی میر محمد نعمان ارسال نموده بودند الحمد لله وسلام علی عبادالذین اصطفی مخفی نماند كه تا زمانی كه بعنایت الله سُبحانه كه آن عنایت بصورت جلال و غضب او تعالی تجلـّی فرموده بود محبوس قفص زندان نگشتم از تنگنای ایمان شهودی بالكلیه نرستم و از بس كوچهای ظلال و خیال و مثال تمام نبرآمدم و در شاه راه ایمان بغیب مطلق العنان بتخیر ننمودم و از حضور بغیبت و از عین به علم و از شهود باستدلال بر وجه كمال نه پیوستم و هنر دیگران عیب و عیب دیگران را هنر بذوق كامل و وجدان بالغ نیافتم و شربتهای خوشگوار بی ننگی بی ناموسی و مرباهای مزه دار خواری و رسوائی را نچشیدم
و از جمال طعن و ملامت خلق حظ نه گرفتم و از حسن بلا و جفای مردم محظو ف نشدم و كاملیّت بین یَدَی ِ الغسال گشته بالكلیه ترک اراده و اختیار نكردم و رشتهای تعلق آفاق و انفس را به تمام و كمال نگسستم و حقیقت تضرُّع و التجا و انابت و استغفار و ذل و انكسار را بدست نیاوردم و قسطاس رفیع المنزله استغنای حضرت حق سبحانه را كه محفوف بسر اوقات عظمت و كبریائی ست مشاهده نه نمودم و خود را بنده خوار و زار و ذلیل و بی هنر و بی اقتدار و با كمال احتیاج و افتقار معلوم نه ساختم وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ اگر به محض فضل و تواتر فیوض و ارادات الهی جل سلطانه و توالیء عطیات و انعامات نامنتهای او سبحانه درین محنت گده شامل حال این شكسته بال نمی شد نزدیک بود كه معامله بیأس رسد و رشته امید گسسته گردد