مكتوب شصت و یكم (۶۱) - ۱
بفضائل مأب حاجی ابوالقاسم بن محمد مراد لاهوری در وجوه فارقه میان معرفتی كه علما بیان فرموده اند و معرفتی كه صوفیهٔ كرام بان ممتازند و در ترغیب بر تحصیل این معرفت
الحمد لله وسلام علی عباده الذین اصطفی صحیفهٔ گرامی مشرف ساخت و مسرت بخشید چون منبی از دید قصور و تاسف بر احوال و اطوار ماضی و حال بود و ایمای از آرزوی وصول مطلوب داشت مسرت بر مسرت افزود حق سبحانه این دید قصور را زیاده گرداناد و از عجب و پندار رهائی دهاد و آتش شوق در دل مشتعل كناد تا از موانع وصول یكسو سازد و در طلب و محبت او یكجهت و یك رو گرداند انّه قریب مجیب مخدوما شفقت آثارا مطلب اعلی درین نشاة فانیه تحصیل معرفت حق است جلّ وعلا و معرفت بر دو نوع است نوع اول معرفتی ست كه علمای عظام بیان فرموده اند و نوع ثانی آنست كه صوفیهٔ كرام بان ممتاز اند نوع اول مربوط بنظر و استدلال است و نوع ثانی منوط بكشف و شهود نوع اول داخل دائره علم است كه از قبیل تصور تعقل است و نوع ثانی داخل دورهٔ حال است و از جنس تحقق نوع اول مفنی وجود عارف نیست و نوع ثانی مفنی وجود سالك است چه معرفت درین طور عبارت از فناء فی المعروف ست.
بیت: قرب نی بالا و پستی رفتن است ** قرب حق از قید هستی رستن است
نوع اول از قسم علم حصولی ست و ادراك مركب است و نوع ثانی از قبیل علم حضوری ست و ادراك بسیط چه حاضر درین موطن حق است سبحانه بجای نفس سالك كه فنا یافته است نوع اول حصول معرفت ست با وجود منازعت و انكار نفس چه نفس درین موطن بر صفات رذیله خود است از امارگی و تمرد كه در نهاد اوست نه برآمده است و از طغیان و سركشی كه جبلی اوست