در سوگند دروغ و گواهی بدروغ و قول زور و مسخرگی كردن با مسلمانان - ۲
اما گواهی بدروغ شاه مفسران عبدالله بن عباس و ابوهریره رضی الله عنهم روایت میكنند از رسول علیه السلام كه فرمود در خطبة الوداع كه هر كس گواهی بدروغ دهد بر مسلمانان بروز قیامت او را بزبان او بیاویزند بعد ازان او را با منافقان سوی درک اسفل برند در دوزخ و هر كه از گواهی باز گردد ویا پنهان كند خدای تعالٰی بقیامت بفرماید تا گوشتهای اندام وی را پاره پاره برمیدارند و او را بر میخورانند بر سر خلایق و در دوزخ آرندش و او زبان خویش میخواید و پاره میكند در تذكرة الاولیا می آرد كه امام حسن بصری رحمه الله از ظالمان گریخته بود بدر صومعه حبیب عجمی رسید حبیب ایستاده بود امام حسن در صومعه وی در آمد گفت ای حبیب اگر از تو بپرسند نشان ندهی همین كه برسیدند پرسیدند كه حسن كجا شد گفت در صومعه من ست ایشان در آمدند و گفتند در صومعهٔ تو نیست گفت اگر از من می پرسید او حالی در صومعه من اگر شما نیابید من چكنم باز در آمدند و طلب كردند نیافتند بیرون آمدند و گفتند شما سالوسان همه مكر و تزویر میكنید و برفتند امام حسن بیرون آمد و گفت ای حبیب این چه بود كه تو كردی كه مرا نشان دادی گفت ای استاد بركت راست گفتن من ترا و مرا خلاص داد و اگر دروغ گفتمی هر دو گرفتار آمدمی تا بدانی كه دروغ گفتن عاقبت بد دارد و راست گفتن عاقبت نیكو الٰهی دل و زبان ما را با یكدیگر راست دار و همه را صدق و اخلاص در دین كرامت فرمای اما آفت مسخرگی كردن بدانكه حق تعالٰی در كلام مجید خود از سخریت منع كرده و فرموده كه يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِنْ قَوْمٍ الایه مضمون آیه آنست كه ای مردان و عورتان ایمان دار مسخرگی مكنید و خندستانی مسازید بعضی از بعضی مقاتل میگوید یعنی استهزا نكند مردی بر برادر خود مثل آنكه گوید تو ردی المعیشتی ولئیم الحسنی و مانند آنكه شاید حال او بنزدیک خداوند بهتر باشد