استهزا و خندیدن
استهزا و خندیدن بر كسی و سخن و فعل وی حكایت كردن بآواز نَعتِ [صفت] وی چنانكه خنده آید: و این چون آنكس رنجور خواهد شدن حرام است، كه حق تعالی همی گوید: «لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ: عَسَىٰ أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ - بر هیچ كس منگرید بچشم حقارت، و بر هیچكس مخندید، كه بود كه وی خود از شما بهتر بود» و رسول- علیه السلام- گفت: «هر كه كسی را غیبت كند بگناهیكه از آن توبه كرده باشد، بنمیرد تا بدان مبتلا نشود» و نهی كرده است از آنكه بخندند بدانكه از كسی آوازی رها شود، و گفت: چرا خندد كسی از چیزیكه خود مثل آن كند؟ و گفت: «كسانیكه استهزا كنند و بر مردمان بخندند، روز قیامت در بهشت باز كنند و ویرا گویند بیا، چون فرا شود در نگذارند، چون برود باز خوانند و دری دیگر بگشایند، و وی در میان آن غم و اندوه طمع همی كند. چون نزدیک شود در همی بندند، تا چنان شود كه هر چند خوانند نیز نرود، كه داند كه بر وی استخفاف كنند».
و بدانكه بر مسخره خندیدن و بر كسی كه از آن رنجور نشود حرام نبود و از جمله مزاح باشد: حرام آن وقت بود كه كسی رنجور خواهد شد.
وعده دروغ - ۱
رسول- علیه السلام- همی گوید: «سه چیز است كه هر كه اندر وی از آن سه یكی بود منافق بود اگر چه نماز كند و روزه دارد: چون سخن گوید دروغ گوید، و چون وعده دهد خلاف كند، و چون امانت بوی دهند خیانت كند». و گفت: «وعده وامی است، خلاف نشاید كرد». حق تعالی بر اسماعیل- علیه السلام- ثنا كرد كه وی صادق الوعد بود،