Untitled Document

پیدا كردن علاج غفلت و نادانی

بدانكه بیشتر خلق كه محجوب اند بسبب غفلت اند، و همانا كه از صد نود ونه ازین باشد؛ و معنی این غفلت آنست كه از كار آخرت خبر ندارند، و اگر خبر دارندی تقصیر نكردندی: كه آدمی را چنان آفریده اند كه چون خطر بیند حذر كند اگر چه برنج بسیار حاجت آید، ولیكن این خطر بنور نبوت بتوان دید یا بمنادی نبوت كه بدیگران رسد، یا بمنادی علما كه ورثه انبیا اند: هر كه بر سر راه خفته ماند وی را هیچ علاج نبود جز آنكه بیداری مشفق فرا وی رسد و وی را بیدار كند، و این بیدار مشفق پیغمبرست و نایبان وی علماء دین، و همه انبیا را بدین فرستاده اند، چنانكه حق تعالی همی گوید: «لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ» و گفت: «لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَیٰهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ» همی گوید: ترا كه محمدی بدان فرستادیم تا خلق را از خواب غفلت بیدار كنی و فرا همه بگوئی كه: «إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ» همه را بر كنار دوزخ آفریده اند: فَأَمَّا مَن طَغى وَاٰثَرَ الْحَيـٰوةَ الدُّنْيَا فَإِنَّ الْجَحِيمَ هَىَ الْمَأْوَىٰ، وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى الْنَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِىَ الْمَأْوَىٰ، هر كه روی بدنیا آورد و از پی هوا فرا شدن گیرد بدوزخ افتاد، كه مثل هوای وی چون حصیری است بسر چاه دوزخ فرا كرده، هر كه بر حصیر برود لابد اندر چاه افتد، و هر كه شهوت را خلاف كرد ببهشت افتاد. و مثل شهوت چون عقبه است بر راه بهشت كه هر كه از وی اندر گذشت لابد ببهشت رسد. و ازین گفت صاحب شرع -علیه السلام-: «حُفَّتِ الْجَنَّةُ بِالْمَكَارِهِ وَحُفَّتِ النَّارُ بِالشَّهَوَاتِ» [گرداگرد بهشت را سختیها فرا گرفته است، و گرداگرد دوزخ را شهوتها و خوشیها]؛