پیدا كردن پندار و علاج آن - ۱
بدانكه اهل پندار مغرورند، و این قوم كسانی اند كه بخویشتن و عمل خویشتن گمان نیكو برند و از آفت آن غافل باشند، و نبهره از خالص باز نشناسند، بدانكه صرافی تمام نیاموخته اند و برنگ و صورت غره شده اند، و آن كسانی كه بعلم و عبادت مشغولند و از حجاب غفلت و ضلالت بیرون اند، از صد نود و نه مغرورند! و بدین بود كه رسول- علیه السلام- گفت: «روز قیامت آدم را گویند: نصیب دوزخ از فرزندان خویش بیرون كن، گوید: از چند چند؟ گویند: از هزار و نهصد و نود ونه، و این نه آن باشند كه همیشه اندر دوزخ بوند، ولیكن ایشانرا از گذر بر دوزخ چاره نبود: گروهی اهل غفلت باشند و گروهی اهل ضلالت و گروهی اهل غرور و گروهی اهل عجز كه اسیر شهوات خویش اند اگر چه همی دانستند كه مقصرند، و اهل پندار بسیارند و اصناف ایشان اندر شمار نیاید، ولیكن از چهار طبقه بیرون نه اند: علما و عابدان و صوفیان و ارباب اموال»: طبقه اول از اهل پندار علما اند، كه گروهی ازیشان روزگار خود همه در علم كنند تا علوم حاصل كنند، و اندر معامله تقصیر كنند و دست و زبان و چشم و فرج از معاصی نگاه ندارند، و پندارند كه ایشان اندر علم خود بدرجه رسیده اند كه ایشانرا عذاب نبود و بمعامله ماخوذ نباشند، بلكه بشفاعت ایشان همه نجات یابند، و مثل ایشان چون بیماری است كه علم علت خویش برخواند و همه شب تكرار همی كند و بسخنی نیكو بنویسد و شروط داروی علت نیک بداند و هرگز شربت بنخورد و بر تلخی وی صبر نكند، تكرار صفت شربت ویرا كجا سود دارد؟ و حق تعالی همی گوید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى» و دیگر همی گوید:«وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ»، همی گوید: فلاح كسی را بود كه پاک گردد- نه بدانكه علم پاكی بیاموزد- و ببهشت كسی رسد كه هوای خود را خلاف كند- نه آنكه بداند هوا را خلاف نباید كرد.