Untitled Document

بر بلا نیز شكر باید كرد - ۱

بدانكه بر بلا شكر باید كرد، كه جز كفر و معصیت هیچ بلا نیست كه نه ممكن بود كه اندران خیری باشد كه تو ندانی، و خدای تعالی خیر تو بهتر داند، بلكه در هر بلائی از پنج گونه شكر واجبست:

یكی آنكه مصیبت كه بود در تن بود و در كار دنیا، و در كار دین نبود. یكی سهل تستری را گفت: دزد در خانه من رفت و كالا ببرد، گفت: اگر شیطان در دل شدی و ایمان ببردی چه كردی؟

دوم آنكه هیچ بیماری و بلا نیست كه نه بتر ازان تواند بود، شكر باید كرد كه بتر ازان نبود: كه هر كه مستحق هزار چوب بود كه بزنند چون صد بیش نزنند ویرا جای شكر بود. یكی را از مشایخ طشتی خاكستر بسر فرو كردند، گفت: چون مستحق آتش بودم بخاكستر صلح كردند نعمتی تمامست؛

سوم آنكه هیچ عقوبت نیست كه اگر باخرت افتادی عظیم تر بودی، شكر باید كرد كه در دنیا بود، و این سبب آن بود كه بسیاری عقوبت آخرت از وی بیفتد. و رسول- صلوات الله علیه- گفت: هر كرا در دنیا عقوبت كردند در آخرت نكنند، چه بلا كفارت گناهانست، چون بی گناه گردد عقوبت از كجا بود، پس طبیب كه ترا داروی تلخ دهد و فصد كند اگرچه با رنج بود جای شكر بود: كه بدین رنج از رنج بیماری سخت برستی؛

چهارم آنكه این مصیبت بر تو نبشته بود در لوح محفوظ و در راه بود، چون از راه برخاست و و بازپس كرده آمد جای شكر بود. شیخ ابوسعید از خر در افتاد گفت الحمد لله، گفتند چرا؟ گفت ازانكه بلا باز پس پشت افتاد، یعنی كه واجب بود كه این ببود، كه در قضاء ازلی حكم كرده بود؛