در حقوق صحبت و شرایط آن - ۲
و جعفر الصادق- رضی الله عنه- گفته است كه: «از صحبت پنج تن حذر كنید: یكی دروغ زن، كه همیشه با وی در غرور باش؛ و دیگر احمق، كه آن وقت كه سود تو خواهد، زیان كند و نداند؛ و بخیل كه بهترین وقت تو از تو ببرد؛ و بد دل [ترسو] كه در وقت حاجت ترا ضایع بماند؛ و فاسق كه ترا بیک لقمه بفروشد و بكمتر از یک لقمه»، گفتند: «آن چیست؟»، گفت: «طمع در آن [یعنی شخص را حتی بطمع لقمه- نه خود لقمه- بفروشد] ». و جنید می گوید- رحمة الله علیه- كه: «صحبت با فاسق نیكوخو، دوست تر دارم از آنكه با قــُـــرّای بدخو».
و بدانكه جملهٔ این خصال كمتر جمع شود، ولیكن باید كه غرض صحبت بشناسی- اگر مقصود انس است، خلق نیكو طلب كنی؛ و اگر مقصود دنیا است، سخاوت و كرم طلب كنی؛ و اگر مقصود دینست علم و پرهیزگاری طلب كنی؛ و هر یكی را شرطی دیگرست.
بدانكه خلق از سه جنس است- بعضی چون غذا اند، كه از وی نگزیرد [ناچار و ناگزیر است] و بعضی چون دارو اند؛ كه در بعضی احوال بدیشان حاجت افتد و بس، و بعضی چون علت اند، كه بهیچ وقت با ایشان حاجت نبود، ولیكن مردم بدیشان مبتلا شوند، و مدارا میباید كرد تا برهد.
و در جمله، صحبت با كسی باید كرد، كه او را از تو فایدهٔ دینی بود، یا ترا از وی.