مكتوب دوم - ۱
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمد لله وسلام علی عباده الذین اصطفی اما بعد محبت و اخلاص نشان محمد امتیاز علی خان صاحب سلمه الله تعالی از فقیر حقیر لا شئ عثمان عفی عنه پس از تسلیمات و تكریمات واضح باد لله الحمد والمنة كه احوال اینجاری از جمیع وجوه قرین سپاس بی قیاس منعم علی الاطلاق است جلّت نعمائه ورفعت آلائه والمسئول من الله سبحانه سلامتكم وعافیتكم وثباتكم علی الشریعة المرضیة علی صاحبها الصلوة والسلام المرام آنكه مكتوب مرغوب مشتمل بر استفسار مسئله عدم و اجازت مستورات كه از روی مهربانی نامزد این درویش بیكار فرموده بودند رسید منبسط ساخت او تعالی شانه از جمیع عوارضات و تكلیفات نجات داده بمحبت ذات اقدس خویش بحرمة حبیبه صلی الله علیه وسلم و بحرمة پیران كبار علیهم الرضوان سرفراز فرموده از جمیع ماسوی الله بكلی رهائی و خلاصی دهاد برب العباد فقط آنچه از وجود و عدم پرسش فرموده بودند صاحبا یک واجب الوجود است دویم ممكن الوجود واجب الوجود صفت او تعالی شانه است و ممكن الوجود ماسوی الله است چون واجب الوجود بود دیگر هیچ چیز نبود و همین مرتبه را عدم گویند پس مقابله كجا شد مقابله میان دو چیز میشود كه هر دو در صفت برابر میباشد و درین جا مساوات كجا شد و بمذهب حضرت امام الطریقه حقیقت ممكن عدم است.
پس حقائق ممكنات عدمیات شده نه غیر او و ایضاً در قرآن مجید در سیپاره و المحصنات در سورة نسا (مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ) صاحبا بمذهب حضرات مجددیه ما حقائق ممكنات مركب اند از اعدام اضافیه و ظلال صفات حقیقیه یعنی آن اعدام بنا بر تقابل اسماء و صفات در علم الٰهی ثبوت پیدا كرده و مرایای انوار اسماء و صفات گشته و مبادی تعینات عالم گردیده