Untitled Document

اندر بیان كردن راه صدیقان و ابدالان و صفت ارباب حقیقت - ۲

 و چون خدای عز وجل بنده دوست دارد فرشته را بفرستد و گوید پیوسته كن برین بنده من بلاهای متواتر تا او بمن نالد و مرا میخواهد كه او را و خواندن او را دوست دارم قال رسول الله صلی الله علیه وسلم (إذا أحَبَّ اللهُ عَبداً اِبتَلاهُ وَإِذا أحَبَّهُ الحُبَّ البالِغَ اقتَناهُ) قیل یا رسول الله وما اقتناء قال (لا یترک له مالاً ولا ولداً) پارسی خبر چنین باشد كه رسول صلی الله علیه وسلم می فرماید چون خدای عز وجل بنده را دوست دارد او را به بلاها مبتلا كند چون آن دوستی بحد كمال رسد و بالغ گردد اقتناء كند او را گفتند یا رسول الله اقتناء چه باشد گفت او را نه مال ماند و نه فرزند نشان دوستی حقیقی اینست كه گفته آمد اگر امروز كسی را كه در كوی تو به آمد یک تای نان زیان شود ازین صد مدعی بینی كه بیایند كه این سیلی بدل قفای فلانست كه می خوری چون راه روندگان چنین شدند و راه بری با چنین قوم افتاد لا جرم بر سیرت اولیا و بر طریقت و نشست و خاست و وقت و حال و احوالهای ایشان پیدا می آمد ازین صد هزار حال محال در قیامت و در حلقه درویشان و محققان بیک جو نخرند و چندان نمد تر گردن ایشان زنند و در قیامت رداء آتشین بر گردن ایشان افكنند می پندارند این قوم كه این راه گذاشته است غلط كرده اند ولیكن مرد كور و كَرْ و مُبَرْسَمْ هیچ تمییز نتواند كرد در هیچ نوع و كر بهیچ حال فرق نكند میان آواز خوش و ناخوش و كور میان سیاه و سفید و سرخ و زرد فرق نتواند كرد و مبرسم میان تلخ و شیرین و شور فرق نتواند كرد لا جرم كارها چنین گردید كه قفا از عطا باز می ندانند و حلوا از اَلْوا و راه از بی راهی و هر یكی چندان دعوا دارند كه لا تسال