Untitled Document

پیدا كردن پروردن و ادب كردن كودكان - ۳

و چون كودک كاری نیک بكند، و خوی نیكو بر وی پدید آید، ویرا اندران مدح كند، و چیزی دهد ویرا كه بدان شاد شود و اندر پیش مردمان بر وی ثنا كند و اگر خطائی كند یا گوید، یک یا دو بار نادیده انگارد، تا سخن خوار نشود: كه اگر بسیار با وی گفته آید دلیر شود و آشكارا بكند، و چون معاودت كند، یكبار اندر سر توبیخ كند، و گوید زنهار تا كسی از تو این نبیند و نداند، كه رسوا شوی میان مردمان و ترا بهیچ كس ندارند!

و پدر باید كه حشمت خویش با وی نگاه دارد، و مادر ویرا بپدر ترساند، و نگذارد كه بروز بخسبد: كه كاهل شود؛ و شب بر جای نرم نخواباند: تا تن وی قوی شود؛ و هر روز یكساعت او را از بازی باز ندارد، تا فرهیخته شود و دلتنگ نشود، كه ازان بدخوی گردد و كور دل شود، و او را خو باز كند تا با همه كس تواضع كند، و بر سر كودكان فخر نكند و لاف نزند، و از كودكان چیزی فرانستاند، بلكه بدیشان دهد؛ و او را گویند كه ستدن كار گدایان باشد و بی همتان؛ و طمع زر و سیم كه از كسی فراستاند البته راه باز ندهد كه از آن هلاک شود و اندر كارهاء زشت افتد؛ و او را بیاموزد كه آب بینی و دهان اندر پیش مردمان نیندازد، و پشت با مردمان نكند، و با ادب بنشیند، و دست فرا زیر زنخدان نزند: كه آن دلیل كاهلی بود، و بسیار نگوید، و البته سوگند نخورد، و تا نپرسند سخن نگوید، و هر كه مهتر ازو بود او را حرمت دارد و اندر پیش وی نرود، و زبان از فحش و لعنت نگاه دارد.