Untitled Document

پیدا كردن پروردن و ادب كردن كودكان - ۴

و چون معلم ویرا بزند، بگوید تا فریاد و جزع نكند بسیار، و شفیع نه انگیزاند و صبر كند، و گوید: كار مردان این باشد، و بانگ داشتن كار زنان و پرستاران باشد.

و چون هفت ساله شد نماز و طهارت فرا نماید فرفق؛ و چون ده ساله شد، اگر نكند بزند و ادب كند، و دزدی و حرام خوردن و دروغ گفتن اندر پیش چشم وی زشت كند، و همیشه آنرا همی نكوهد. چون چنین پرورند، هر گه كه بالغ شود اسرار این آداب با وی بگویند: كه مقصود از طعام آنست كه بنده را قوت بود بر آنكه طاعت خدای تعالی كند، و مقصود از دنیا زاد آخرت است، كه دنیا با كسی نمیماند، و مرگ بزودی و ناگاه در آید، و نیک بخت آن بود كه از دنیا زاد آخرت برگیرد تا ببهشت و خشنودی حق تعالی رسد، و صحبت بهشت و دوزخ ویرا گفتن گیرد، و ثواب و عقاب كارها با وی همی گوید، چون ابتدا با ادب پرورند این سخنها چون نقش اندر سنگ باشد، و اگر فرا گذاشته باشند چون خاک از دیوار فرو ریزد.

سهل تستری میگوید –رحمه الله علیه-: «سه ساله بودم كه شب نظاره كردمی اندر خاک خویش محمد بن سوار –رحمه الله علیه- كه نماز شب كردی یكبار مرا گفت: آن خدایرا كه ترا بیافرید یاد نكنی ای پسر؟ گفتم كه: چگونه یاد كنم؟ گفت كه: شب كه اندر جامهء خواب همی كردی سه بار بگوی –بدل نه بزبان- كه خدای با من است و خدای بمن همی نگرد و خدای مرا میبیند، گفت: چند شب آن همی كردم، پس گفت: هر شبی هفت بار بگوی، همی گفتم،