پیدا كردن كراهیت دوستی مال - ۲
عزیمت است [واجب است] از من كه محمد ام كه هر كه ایشان را دریابد از فرزندان فرزندان شما كه بریشان سلام نكنند و بیمار ایشانرا نپرسند و از پس جنازهٴ ایشان فرا نشوند و بزرگان ایشانرا حرمت ندارند، و هر كه كند یاور باشد بر ویران كردن مسلمانی» و گفت: «دنیا باهل دنیا بگذارید كه هر كه از وی چیزی فرا گرفت بیش از كفایت خویش اندر هلاک افتاد». و گفت: «آدمی همه گوید مال من مال من، چیست ترا از مال تو جز آنكه بخوری و نیست كنی یا بپوشی و كهنه كنی ویا بصدقه بدهی و جاودانه بگذاری؟» و یكی فرا رسول گفت- صلی الله علیه وسلم- كه: چه سبب استكه هیچ گونه برگ مرگ ندارم [برگ داشتن: در فكر و مهیا بودن- دوست داشتن] گفت: مال داری؟ گفت: دارم، گفت: از پیش بفرست یعنی بصدقه بده كه دل مرد با آن مال بهم باشد: اگر بگذارد خواهد كه بماند و اگر بفرستد خواهد كه برود.
و گفت: «دوستان آدمی سه اند: یكی با وی وفا كند تا بمرگ و یكی تا بكنار گور، و یكی تا بقیامت، آنكه تا مرگ بیش وفا ندارد مالست، و آنكه تا بلب گور بیش وفا ندارد اهل و فرزند و قرابتست، و آنكه تا بقیامت با وی بود كردار وی بود». و گفت: «چون آدمی بمیرد مردمان گویند چه باز گذاشت و فرشتگان گویند چه از پیش بفرستاد؟» و گفت: «ضیاع مسازید كه آنگاه دنیا را دوست گیرید». و حواریان فرا عیسی- علیه السلام- گفتند: سبب چیست كه تو بر آب میروی و ما نمیتوانیم، گفت: قدر زر و سیم اندر دل شما چگونه است؟ گفتند: نیكو، گفت: نزدیک من با خاک برابرست.آثار یكی بودردا را- رضی الله عنه- برنجانید، گفت: بار خدایا تن درستی و عمر دراز و مال بسیارش ارزانی دار، و این بدترین دعاهاست كه هر كرا این دادند لابد بطر و غفلت ویرا از آخرت غافل كند و هلاک شود.