پیدا كردن كراهیت دوستی مال - ۳
و علی- رضی الله عنه- درمی بر كف دست نهاد و گفت: تو آنی كه تا از دست من نروی مرا هیچ سود نكنی. و حسن بصری- رحمة الله علیه- گوید: بخدای كه هیچ كس زر و سیم را عزیز نداشت كه نه خدای سبحانه وتعالی ویرا خوار و ذلیل نكرد. و چنین گفته اند كه اول درم و دینار كه در دنیا بزدند ابلیس آنرا برگرفت و در چشم مالید و بوسه همی داد و همیگفت: هر كه ترا دوست دارد بندهٴ منست و یحیی بن معاذ -رحمة الله علیه- گوید: دینار و درم كژدم است و دست بوی مبرید تا افسون وی بندانید، اگر نه زهر وی ترا هلاک كند، گفتند افسون وی چیست؟ گفت: دخلی از حلال بود و خرجی بحق و مسلمة بن عبدالملك اندر نزدیک عمر بن عبدالعزیز شد وقت وفات وی و گفت: یا امیرالمؤمنین كاری بكردی كه هیچكس نكرده است: سیزده فرزند داری و ایشان را درمی و دیناری بنگذاشتی، گفت: مرا راست باز نشانید، ویرا باز نشاندند، گفت: ملک ایشانرا بدیگری ندادم و ملک دیگری بایشان ندادم، و فرزندان من از دو بیرون نه اند: یا شایسته و مطیع باشند یا ناشایسته، آنكه شایسته و مطیع حق سبحانه وتعالی باشد ویرا خود حق سبحانه وتعالی بسنده است، و اگر ناشایسته است بهر صفت كه افتد باک ندارم. و محمد بن كعب القرضی -رحمة الله علیه- مال بسیار داشت، گفتند: برای كودكان بگذار، گفت: نه، كه این مال برای خویش بگذارم نزد حق سبحانه تعالی، و خدایرا سبحانه وتعالی بگذارم برای فرزندان تا ایشانرا خود نیكو دارد. و یحیی بن معاذ گوید دو مصیبت است مال دار را بوقت مرگ كه هیچكس را آن نیست: یكی آنكه مال همه از وی فراستانند، دیگر آنكه ویرا بهمه بگیرند، ونعوذ بالله من ذلك