Untitled Document

تشبیه كواكب و بروج بدستگاه پادشاهی - ۳

و همه راست میگویند ولكن: ذلک مبلغهم من العلم [این آن اندازه از دانش است كه بدان رسیده اند.]

اما اینكه در حضرت الهیت و ربوبیت بسعادت وی حكم كردند، و دو نقیب جلد و كاردان را – كه ایشانرا عطارد و مریخ گویند- از آن فرستادند تا پیادهٴ از پیادگان درگاه، كه ویرا هوا گویند، كمند خشگی را بیندازد، و در سر و دماغ وی افكند، و روی وی از همه لذات دنیا بگرداند، و بتازیانهٴ بیم و اندوه، و بزمام [دهانه و افسار.] ارادت و طلب ویرا بحضرت الهیت دعوت كند، این نه در علم طب و نه در طبیعت و نه در نجوم باشد، بلكه از بحر علم نبوت بیرون آید، كه محیطست بهمه اطراف مملكت، و بهمه عمّال و نقبا و چاكران حضرت و شناخته است كه هر یكی برای چه شغل اند، و بچه فرمان حركت كنند، و خلق را بكجا میخوانند، و از كجا باز میدارند؛ پس هر یكی آنچه گفت راست گفت، ولكن از سرّ پادشاه مملكت، و از سرّ جمله اسفهسالاران مملكت خبر نداشت. و حق، سبحانه و تعالی، بدین طریق ببلا و بیماری و سودا و محنت، خلق را بحضرت خویش میخواند، و میگوید: «این نه بیماری است، كه آن كمند لطف ماست، كه اولیای خویش را بدان بحضرت خویش خوانیم»؛

 «ان البلاء موكل بالانبیاء ثم بالاولیاء ثم الامثل فالامثل [بلا نخست برای پیغمبرانست، پس از آن برای اولیاء است، پس از آن برای هركس كه درجه و رتبه اش فزونتر و فضیلتش بیشتر باشد.]»، بچشم بیماران فرا ایشان [فرا در اینجا و غالب جاهای دیگر عوض بای اضافه استعمال شده است: