Untitled Document

فصل آخر - ۶

و وقت باشد كه مستورات نیز درآیند برخی بنظاره و برخی خود دعویء آن كنند كه ما خود عین كاریم و مردان و زنان بهم در یک خانه آینده و خود را محرم یكدیگر دانند البته كه هیچ پیر و ارباب طریقت روا نداشته اند و این راه خرم دنیا باشد نه طریق درویشان چنان نباید كرد و رضا نباید داد كه بكنند كه آنجا فرّ فسادها بسیار تولد كند این راه درویشان با قومی ناجوانمردان افتاد خراب كردند هر جا كه ازین كاهلی بی دیانتی زندیق رنگی منافق طبعی بود درین راه درویشان آمدند و هر كسی مرقعی در برافكندند و خود را درین قوم بستند كه این عالم درویشان عالم بلند است و ولایت فراخ و دولتی بی نهایت هر ناپیراسته و ناتراشیده روی باستانه دولت ایشان نهادند و خود را در میان این قوم افكندند كه ما ازیشانیم و هم ازین ناكسان قومی به پیری نشستند و بر هر یكی قومی مریدان گرد آمدند و برخاستند و گرد جهان بر می آیند و مشتی حكایتهای بدروغ فرا یافتند و ازین شهر بدان شهر و ازین ده بدان ده و ازین پیر بدان پیر و ازین زاویه بدان زاویه آمد و شد فرا گرفتند و اسلام را خراب كردند و این همه از زاویه داران جاهل افتاد است در میان درویشان كه باز با كوف در یک آشانه فرود آمدند تا مسلمانی در سر این چنین پارسایان شد و مصلحان اگر بدین كوی فرو شویم این را پایان نیست اما اگر دوستان ما را می باید كه از زمره درویشان باشند چنان باید كه با هر كسی ننشینند و از هر جوی آب نخورند و هر كسی را آنجا بخود راه ندهند كه نه آزموده باشند و نشست و خاست با علما كنند و دوستی با اهل تحقیق كنند و در راه دین و شریعت اقتدا بعلمای محققی متقی متوكل كنند از اهل مجاز و زیغ و بدعت دور باشند