Untitled Document

فصل آخر - ۷

و در راه حقیقت اقتدا باهل صفه و درویشان رسول صلی الله علیه وسلم كنند و اگر راه و روشی بودی بهتر ازان درویشان رسول صلی الله علیه وسلم از خدای عز وجل نخواستی كه (أللَّهُمَّ أَحْیِنِی مِسْكِیْنَاً وَاَمِتْنی مِسْكِیْنَاً وَاحْشُرْنِی یَوْمَ القِیامَة ِ فی زُمْرَة ِ الْمَسَاكِیْنِ) پس درست شد كه بهترین همه چیزها فقر است و بهترین همه طریقها طریق فقر بران بباید رفت و از هر كسی چیز نباید شنید و بر راه هر كسی نباید رفت و گرد هر محالی نباید گردید و از هر كه حال محال آرد دور باید بود و بدان لافهای بدروغ غره نباید شد و ازان كسانی كه درین شیوه باشند هر چند دور تر توانی بود سودمند تر باشد زیرا كه آن حالهای محال بدروغ مردم فریفته كند هر عاقل كه دران نگرد گوید بهمه حال چیزی است كه این كس می كند اما آن حال كه راست باشد خود همه را برنگ خویش كند و هر گاه كه قومی از درویشان و اهل تحقیق خواهند كه ساعتی با یكدیگر بنشینند چنان باید كه بحرمت و شفقت نشینند و بر یاد كرد خدای عز وجل و اگر چنان است كه خواهند كه چیزی برخوانند بباید كوشید تا هیچ نامحرمی را آنجا نگذارند و اول بقرآن خواندن ابتدا كنند و بآخر ختم بقرآن كنند و از ابیات و اشعار چیزی برخوانند كه اگر كسی را بر حق سبحانه وتعالی سماع كند كافر نگردد و اگر كسی را وقت خوش گردد او را بدان باز گذارند و احوال او بنشولند و اگر كسی را جامه خرقه شد ملک وی ازان برنخیزد در جامه او تصرف نكنند مگر او در كار ایشان كند و اگر جامه كسی مخروج شود بستم از وی نبه كشند كه ملک تو ازین برخواست و این ازان درویشان شد آن هیچ راه نیست چنان نباید كرد و اگر كنند حرام است. وبالله التوفیق تم تحریر الكتاب بعون الله وحسن توفیقه فی اواسط شعبان سنة ستة وثلاثین وثمانمائة.