Untitled Document

در برابر نمام چه باید كرد - ۲

و هر كه با وی سخنی نقل كند كه فلانكس ترا چنین گفت یا چنین میسازد اندر حق تو، یا مانند این، شش چیز ویرا بجای باید آورد:

اول- آنكه باور ندارد: كه نمام خود فاسق است، و حق تعالی گفته است كه قول فاسق مشنوید؛

دوم- آنكه ویرا نصیحت كند و از آن گناه نهی كند؛

سوم- آنكه ویرا دشمن گیرد برای حق تعالی، كه دشمنی نمام واجب است؛

چهارم- آنكه بدان كس گمان بد نبرد: كه گمان بد حرام است؛

پنجم- آنكه تجسس نكند تا درستی آن بداند: كه حق تعالی نهی كرده است؛

ششم- آنكه خود را از آن نپسندد كه دیگری را نپسندد، و از نمامی وی دیگری را حكایت نكند و بر وی بپوشد، و این هر شش واجب است.

یكی اندر پیش عمر عبدالعزیز نمامی كرد، گفت: نگاه كنیم، اگر دروغ است از اهل این آیتی كه: «ان جاءكم فاسق بنباء» و اگر راست گفتی از اهل آنانی كه: «هماز مشاء بنمیم» و اگر خواهی كه توبه كنی عفو كنیم، گفت: توبه كردم یا امیرالمومنین یكی فرا حكیمی گفت كه: فلان كس ترا چنین گفته است، گفت: بزیارت آمدی و سه خیانت كردی: برادری را اندر دل من ناخوش كردی، و دل فارغ من مشغول كردی، و خود را به نزدیک من فاسق و متهم كردی. سلیمان بن عبدالملک یكی را گفت: تو مرا چیزی گفتهٔ ؟ گفت: نی، گفت: عدل معتمدی حكایت كرد، زهری نشسته بود، گفت: یا امیرالمومنین، نمام عدل نباشد؛