Untitled Document

مكتوب هفتاد و هشتم (۷۸) - ۳

و در غیر مرضی او خویش را صرف نكند چنانچه هر چه محبوب او باشد محبوب خویش گرداند هر چه منكر اوست بالطبع آنرا كاره باشد تا بصفتی گردد كه جز مراد او مراد دیگرش نبود و همه مرادها از ساخت سینه اش رخت بر گیرد چون حال اینجا رسد شاید كه آن وصف كه بر دل عارض شده است بقا یابد تمّ كلامه. بزرگان این طریقه گفته اند

مصرع: سایه رهبر به است از ذكر حق

و سایه رهبر را اشارت بطریقه رابطه كرده اند كه عبارت از حفظ صورت شیخ است بطرزی كه در این طریق معهوده است یعنی طریقه رابطه طالب مبتدی را سودمندتر است از ذكر هر چند ذكر فی نفسه شرافت و فضل دارد بیانش آنست كه مرید بیچاره چونكه گرفتار عالم سفلی است بعالم علوی مناسبت ندارد تا اخذ فیوض و بركات از آنحضرت بی توسط نماید متوسطی باید ذو جهتین كه از عالم علوی حظی فرا گرفته بعالم سفلی برای دعوت و ارشاد خلق رو آورده باشد و از راه مناسبت او از عالم غیب اخذ فیوض نموده از را ه مناسبت ثانیه كه بعالم سفلی دارد آن فیوض را بمستعدان آن رساند پس طالب رشید هر چند وجوه مناسبت بشیخ بیشتر داشته باشد اخذ فیوض از باطن او زیاده تر نماید

بیت: زان روی كه چشم تست احول ** منبع نور پیر تست اول

و چیزهائی كه محصل مناسبتند بشیخ محبت اوست و خدمت و رعایت آداب او است ظاهرا و باطنا هیچ بی ادبی بخدا نرسیده است شنیده باشند و اتباع او است در عبادات و عادات و مرادات خود را تابع مرادات او ساختن و در همه امور خود را باو سپردن كالمیت بین یدی الغسال