Untitled Document

كفارت غیبت

بدانكه كفارت غیبت بدان باشد كه توبه كند و پشیمانی خورد تا از مظلمهٴ حق تعالی بیرون آید. رسول- علیه السلام- میگوید: «هر كرا مظلمتی است اندر عرض یا اندر مال بحلی باید خواست پیش از آنكه روزی آید كه نه عرض بود و نه مال و نه دنیا سودی دارد جز آنكه حسنات وی بعوض آن همی دهند، و اگر نبود سیئات وی بر وی نهند». عایشه- رضی الله عنها- زنی را گفت كه: دراز زبان است، رسول- علیه السلام- گفت: غیبتی كردی از وی بحلی خواه. اندر خبرست كه هر كه كسی را غیبت كند باید كه او را از خدایتعالی آمرزش خواهد، و گروهی پنداشتند كه ازین خبر این كفایت بود و بحلی نباید خواست این خطا باشد بدلیل دیگر چیزها، اما استغفار آنجا بود كه وی زنده نبود- باید كه استغفار كند از بهر وی، و بحلی آن بود كه بتواضع و به پشیمانی پیش وی شود و گوید كه: خطا كردم و دروغ گفتم عفو كن، اگر نكند بر وی ثنا كند، و مراعات همی باید كرد تا دل وی خوش شود و بحل كند، اگر نكند حق وی است، ولیكن این مراعات را از جملهٴ حسنات نویسند و باشد كه بعوض اندر قیامت فرا وی دهند، اما اولیتر آن بود كه عفو كنند. و بعضی از سلف بوده اند كه بحل نكرده اند و گفته اند كه اندر دیوان ما هیچ حسنت به ازین نیست، ولیكن درست آنست كه عفو كردن حسنتی است فاضلتر از آن؛ حسن بصری را یكی غیبت كرد، طبقی خرما نزد وی فرستاد و گفت: شنیدم كه تو عبادت خویش بهدیه بمن فرستادی، من نیز خواستم تا مكافات آن بكنم و معذور دار كه نتوانستم مكافات تمام كردن. و بدانكه بحلی آن وقت تمام بود كه بگوید كه چه كرده ام: كه از مجهول بیزار شدن درست نبود.