Untitled Document

توبه و ندامت بر ذنوب - ۹

پس ای برادر عمل خالص شایسته و بی تقصیر نداریم كه بر وی اعتماد كنیم مگر باعتقاد پاک و ناله و زاری پر درد گناه و نیازمندی و شكستگی كاری برآید و دری بكشاید شعر

الهی این اجنی الجناستی # قلیل طاعتی ختم جنابی #

فان خیر یوم الدین ارجوا # صومی ام صلوة ام زكوتی #

روایت میكند ابوسعید فارابی باسناد درست از رسول صلی الله علیه وسلم كه فرمود خبر كنم شما را ببزرگ ترین درد شما گفتند یا رسول الله صلی الله علیه وسلم بزرگ ترین درد ما كدام ست فرمود كه درد شما درد گناه است گفتند داروی وی چیست فرمود كه داروی وی استغفارست كه در دل شب تار از زبان مرد گناهگار پدید آید شعر

گر در خور راه تو قدم نیست # باری زنیاز صبح كم نیست #

در حاشیه كتاب جانها # جز نعت جلال تو رقم نیست #

نام تو سماع انس جان است # هر جا كه سماع تست غم نیست #

مستی زسماع تو جلالست # بر عاشق كوی تو قلم نیست #

حكایت در منزهه النواظر می آرد كه جوانی بود در بنی اسرائیل نام او نوح بود از جمله بیهوده كاران و خدا آزاران گاه توبه كردی و باز بشكستی رباعی

توبه كردیم و باز بشكستیم # چه توان كرد عاشق و مستیم #

از سر توبه بر سر عصیان # باز برخاستیم و بنشستیم #

شبی مست خفته بود و بخلاف فرمان خدای آزرده در میان خواب توفیق حق در رسید و مقلب القلوب دل او را بگردانید برخاست و از كرده پشیمان شد بصحرا بیرون آمد و روی بر خاک نهاد