Untitled Document

توبه و ندامت بر ذنوب - ۱۰

و میگفت الهی كم اتوب وكم اعود فان لم تعصمنی فاعود واعود الی الرحمه فسمع قایلا یقول ان انت تعود الی المعصیه وتعود وتعود فانا اعود الی الرحمه فاعود واعود ای بزرگ خداوند من بارها توبه كردم و باز بشكستم اگر مرا عصمت ندهی و از گناه نگاه نداری بارها توبه بشكنم آوازی شنید ای بنده اگر تو بمعصیت باز گردی ما برحمت بازگردیم هر بار كه توبه كنی بپذیریم و بقبح كردارت لطف و كرم از تو باز نگیریم رباعی

هر چند جفا كنی وفا داریمت # بس گر بروی لطف بازاریمت #

ور نیز تو آزاره ما طلبی # ما چونتو نباشیم و نیازاریمت #

قوله تعالی وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ الهی بحرمت تایبان ما عاصیان خراب روزگار را پیش از مرگ توبه نصوح كرامت فرمای و دلهای خفته ما را از خواب غفلت بیدار گردان.

آدمی را از چند چیز آفریده اند

اگر خواهی كه خود را بشناسی، بدانكه تو را كه آفریده اند از دو چیز آفریده اند: یكی این كالبد ظاهر كه آنرا تن گویند، و ویرا به چشم ظاهر می توان دید؛ و یكی معنی باطن كه آن را نفس گویند و جان گویند و دل گویند، و آنرا ببصیرت باطن توان شناخت، و بچشم ظاهر نتوان دید، و حقیقت تو آن معنی باطنست، و هر چه جز آنست همه تبع ویست و لشگر و خدمتگار ویست و ما آنرا نام دل خواهیم نهاد. و چون حدیث دل كنیم بدانكه آن حقیقت آدمی را میخواهیم كه گاه آنرا روح گویند و گاه نفس، و بدین دل نه آن گوشت پاره میخواهیم كه در سینه نهاده است از جانب چپ، كه آنرا قدری نباشد، و آن ستوران را نیز باشد و مرده را باشد و آنرا بچشم ظاهر بتوان دید، و هر چه آنرا بدین چشم بتوان دید از این عالم باشد و آنرا عالم شهادت گویند.