حقیقت اخلاص - ۱
بدانكه چون نیت بشناختی كه باعث بر عمل ویست و متقاضی ویست، آن متقاضی اگر یكی بود آن را خالص گویند، و چون دو باشد آمیخته باشد و خالص نبود، مثلا هر كه روزه دارد برای خدای تعالی ولكن پرهیز از خوردن نیز مقصود بود برای تن درستی، یا كم مونتی مقصود بود نیز، یا آنكه او را در طبخ و طعام ساختن رنج نرسد، یا آنكه كاری دارد تا بدان پردازد: یا خوابش نگیرد و كاری بتواند كرد؛ یا بنده ای آزاد كند تا از نفقه وی برهد یا از خوی بد وی برهد؛ یا حج كند تا در راه قوی و تن درست شود یا تماشا كند و شهرها بیند یا از رنج زن و فرزند برآساید یا از رنج دشمنی برهد، یا شب نماز كند تا خوابش نگیرد تا كالا نگاه تواند داشت، یا علم آموزده تا كفایت خویش بدست تواند آورد یا اسباب و ضیاع نگاه تواند داشت تا عزیز و محتشم باشد، یا درس و مجلس كند تا از رنج خاموشی برهد و دلتنگ نشود، یا مصحف نویسد تا خطش مستقیم شود، یا حج پیاده كند تا كرا [كرایه] سود باشد، یا طهارت كند تا خنک شود و پاكیزه گردد، یا غسل كند تا خوش بوی شود، یا در مسجد اعتكاف گیرد تا كرا جایش نباید داد، یا سایل را صدقه دهد تا از ابرام وی برهد، یا درویشی را چیزی دهد كه از منع وی شرم می دارد، یا بعیادت بیمار شود تا چون وی بیمار شود بعیادت وی آیند و با وی عتاب نكنند و آزار نگیرند، یا خیری كند كه بصلاح معروف شود، این ریا باشد و حكم ریا گفته ایم، اما این همه اندیشها اخلاص را باطل كند اگر اندک بود یا بسیار، بلكه خالص آن بود كه در وی نفس را هیچ نصیب نبود، بلكه برای خدای تعالی بود و بس، چنانكه از رسول- صلوات الله علیه- پرسیدند كه اخلاص چیست؟ گفت آنكه گویی: ربی الله ثم تستقیم كما امرت- گویی خدا و بس و راه راست گیری چنانكه فرموده اند.