مباح بحجت و كسب و كارهای أهل صلاح و زهد و ورع و تقوی و امثال این - ۵

 طاعت داشتن خدای تعالی فرمان برداری اوست بهمه وقتها خاصةً در چیزهای كه آن دشوارتر آید فَرَج ترا مراد باشد اگر چه خدای تعالی نفرموده است ما را و ترا خود ازان باز نتوان داشت و اگر نه آن همه طاعت كه آن مُدْبر بدبخت شقی بكرد اگر آن یكی كه نه بر مراد او بود فرمان كردی او را ازان همه مفیدتر بودی طاعت چنان باید كرد كه در خلا و در ملا و سر و علانیه هر كجا كه باشی او را فراموش نكنی چنانكه خبر بدان ناطقست قال النبی علیه الصلوة والسلام (من اطاع الله فقد ذكر الله وان قلَّت صلوتُهُ وصیامُه وتلاوتُه القران ومن عصی الله فقد نسِیَ وان كثرت صلوته وصیامه وتلاوته القران) پارسی خبر چنین باشد كه رسول صلی الله علیه وسلم می گوید هر كه خدای را عز وجل طاعت دارد بدرستی كه او را یاد دارد اگر چه اندک باشد نماز او و روزه او و قرآن خواندن او و هر كه بخدای تعالی عاصی شود بدرستی كه او را فراموش كند اگر چه بسیار بود نماز او و روزه او و قرآن خواندن او هر كاری كه آنرا حجت نباشد اگر چه در اصل آن راست باشد همه بر ماست نه ما راست از همه نوع كه باشد دنیا و اگر كاری بود كه اصل آن نه راست بود چون حجت دران راست بود فردا ازان سلامت یابد و حجت چنان باید كه با خدای تعالی راست بود نه با مردمان هر حجتی كه با مردمان راست كنی كه با خدای تعالی نه راست باشد مرد در هلاكت افتد و هر چه با خدای راست باشد اگر چه با مردمان نه راست باشد مرد نجات یابد و هیچ كس را بر حجت كس اطلاع نیفتد چنانكه بیقین بداند كه چنانست كه او می گوید هرگز تهمت بر نخیزد پس دل در حجت با خلق نباید بست همه منافقان بحجت با خلق راست می كردند كه ایشان مؤمن اند ولیكن چون با خدای نه راست بود در كت اسفل باز آورد و جمله دنیا همه مباح است و مباح از دو بیرون نیست یا ترا باشد یا بر تو باشد فَرَجَ از دنیا طالب كنی كه حلال باشد و بحجت گیری همه مُزْد و ثواب باشد