در بیان خلل قراءت - ۲
و بعضی قرب مخرج را اعتبار میكند چنانكه (فلا تقهر) را فلا تكهر خوانند روا باشد از برای آنكه قرب مخرجست و معنی كهر و قهر هر دو غلبه كردن است و فتوی برینست كه تباه نشود و خواجه امام خلیل احمد (مخارج حروف) عربی ساخته بود این ضعیف آنرا بپارسی كرده و درین كتاب آورده بدانكه هر حرفی كه متحركست كه بر صورت الف است آنرا همزه گویند و همیشه الف آن باشد كه ساكن باشد با و فا و میم از یک مخرجست و ثا و ذال و ظا از یک مخرجست و جیم و سین و صاد از یک مخرجست و قاف و كاف از یک مخرجست و واو و لام الف از یک مخرجست اما شش حرف دیگر كه مانده از یک مخرجست و آن شش حرف حلقست و آن همزه است و ها و حا و خا و عین و غین است اما قاف و كاف از ملازه خیزد و آن بن زبانست و بن كام جیم و شین و یا و صاد این چهار حرفست كه از میان زبان خیزد و لام و را و نون این سه حرفست از گوشه زبان خیزد و ظا و ذال و ثا از سر زبان خیزد و طا و تا و دال از میان زبان خیزد و فا و تا و میم و واو از لبها خیزد چون این مخارج حروف شناختی بدانكه اگر نماز گزارنده حرفی را بجای حرفی خواند كه لفظ قرآن تفاوت كند اگر معنی او با معنی لفظ قرآن موافق باشد چنانكه فلا تكهر بجای (فلا تقهر) نزدیک ابوحنیفه و محمد روا باشد نزدیک ابویوسف روا نباشد از برای آنكه ابویوسف مثل را اعتبار میكند نه معنی تنها و ازینجاست كه بعضی علما گفته اند اگر توریت و انجیل و زبور در نماز بخوانند روا باشد اگر چیزی خوانند كه معنی آن با معنی قرآن موافق باشد چنانكه (و نخل و رمّان) بجای رمّان تفاح خواند نزدیک ابوحنیفه و محمد روا باشد و نزدیک ابویوسف روا نباشد كه لفظ تفاح در قرآن نیست اما اگر حرفی بجای حرفی خواند چنانكه عفص بجای عصف و عافص بجای عاصف و شعیر بجای سعیر و قوسرة بجای قسورة باتفاق نماز تباه شود