Untitled Document

علاج اثر كردن ذكر مرگ در دل - ۲

و اكنون در گور اندیشه كن كه صورت ایشان چگونه است و اعضاء ایشان چگونه از هم فرو شده است و كرم در گوشت و پوست و چشم و زبان ایشان چه تصرف كرده است، ایشان بدین حال شدند و وارث ایشان مال قسمت كرده و خوش میخورند و زن ایشان با شوهر دیگر تماشا میكند ویرا فراموش كرده، پس از یک یک اقران خویش بیندیشد و از تماشا و خنده و غفلت و مشغولی ایشان بتدبیر كاری كه بیست سال بدان نخواستند رسید و ازان رنج بسیار میكشیدند، و كفن ایشان در دكان گازر شسته و ایشان از آن بی خبر، پس با خویشتن گوید كه: تو نیز همچون ایشانی و غفلت و حرص و حماقت تو هم چون غفلت ایشانست، ترا این دولت برآمد كه ایشان از پیش شدند تا عبرت گیری «فان السعید من وعظ بغیره»  نیک بخت آنست كه ویرا بدیگری پند دهند،‌پس در دست و پای و انگشتان خویش و در چشم و زبان خویش اندیشه كند كه همه از یكدیگر جدا خواهد شد هر چه زدوتر و علف كرم و حشرات زمین خواهد بود، و صورت خویش در گور در خیال خویش آورد: مرداری گنده و تباه شده و از هم فروشده؛ این و امثال این هر روز یک ساعت با خویشتن می گوید تا باشد كه باطن وی از مرگ آگاهی یابد، كه یاد كرد بظاهر در دل اثری ندارد و آدمی همیشه می دیده است كه جنازه میبرند، همیشه خویشتن را نظارگی مرگ دیده است پندارد كه همیشه نظارهٔ  مرگ خواهد كرد، و خویشتن را هرگز مرده ندیدست و هر چه ندیده باشد در وهم وی نیاید. و رسول -صلوات الله علیه- ازین گفت در خطبه كه: «راست گویی این مرگ نه بر ما نبشته اند، و این جنازها كه همی برند راست گویی مسافرانند كه زود بازخواهند آمد، ایشان را در خاک همی كنیم و میراث ایشان همی خوریم و از خویشتن غافل!» و بیشتر سبب یاد ناكردن طول املست و اصل همه فسادها ویست.