Untitled Document

مراقبت حركات و سكنات خود - ۱

و چون بدانستی كه در باطن این چهار قهرمان و كار فرمایست، مراقب باش حركات و سكنات خویش را، تا ازین چهار اندرین جهان در طاعت كدامی و بحقیقت بشناس كه از هر حركتی كه بكنی، صفتی در دل تو حاصل شود، كه آن در تو بماند، و در صحبت تو بدان جهان آید؛ و آن صفات را اخلاق گویند، و همه اخلاق ازین چهار قهرمان شكافد.

اگر طاعت خنزیر شهوت داری، در تو صفت پلیدی و بی شرمی و حریصی و چاپلوسی و منافقی و خسیسی و حسد و شماتت و غیر آن پدید آید؛ و اگر ویرا مقهور كنی، و بادب و زیر دست عقل و شرع داری، در تو صفت قناعت و خویشتن داری و شرم و آرام و ظریقی و پارسایی و كوتاه دستی و بی طمعی پدید آید؛ و اگر كلب غضب را طاعت داری، در تو كبر و تهور و ناپاكی و لاف زدن و بارنامه كردن [بزرگی فروختن] و كید آوری [مكر و حیله و جنگجوئی] و بزرگ خویشتنی [خود را بزرگ پنداشتن] و افسوس كردن [ظلم كردن] و استخفاف كردن و خوار داشتن خلق و در خلق افتادن پدید آید؛ و اگر این سگ را بادب داری، در تو صبر و بردباری و عفو و ثبات و شجاعت و ساكنی و شهامت و كرم پدید آید؛ و اگر آن شیطان را كه كار وی آنست كه این سگ و خوک را از جای می برانگیزد، و ایشان را دلیر همی كند، و حیلت و مكر می آموزد، طاعت داری، در تو صفت گربزی [گربز چون هرمز: محیل و مكار] و خیانت و تخلیط [اشتباه كاری – یاوه سرائی] و بد درونی و فریفتن و تلبیس پدید آید؛ و اگر ویرا مقهور داری و بتلبیس وی فریفته نشوی، و لشكر عقل را نصرت كنی، در تو زیركی و معرفت و علم حكمت و صلاح جستن خلق و بزرگی و ریاست پدید آید. و این اخلاق نیكو كه با تو بماند، از جمله باقیات صالحات باشد، و تخم سعادت تو باشد.

و این افعال كه از وی اخلاق بد پدیدار آید، وی را معصیت گویند؛