مكتوب صد و پنجاه و ششم (۱۵۶) - ۲
بیت:
چنان خرمن عمرِشان شد بباد ** كه هرگز كسی زان نشانی نداد **
اَلّلهُمَّ لا تَحْرِمْنَا اَجْرَهم و لاَتَفْتِنّا بعدهم پس بر ما واپس ماندگان ناگزیرست كه عمر دو روزه را بغفلت نگذرانیم و بخواب خرگوش نسازیم و باین سرای فانی دلبند نشویم و فریفته این قحبه غَدّار نگردیم و تمام بمراضی مولای حقیقی جلّ شانه سازیم و از كید نفس و شیطان و از گرداب هوا و هوس كناره گیریم و گور و قیامت را در نظر داشته خودها را در عداد اموات داریم (وعُدَّ نفسكَ مِن اَصْحَابِ الْقُبُور) و از حیوة و وجود موهوم منخلع گشته بموتی كه پیش از موت ست پردازیم و بعدَمِیَّتِ ذاتیه و نیستی اصلیَه خود سازیم معدوم كه خود احكام موجودی جاری سازد و بعنوان وجود وانماید و نیست كه بتهمت هست شود مضحكه خلق شود.
بیت:
وصَّافی خود برغم حاسد تاكی ** ترویج چنین متاع كاسد تاكی **
هستی و توابع آن بأهل هستی و موجود حقیقی شایان و سزاوار ست و وضع شی ست در موضع خود كمال ممكن در نفی كمال ست از وی و خیریت او در سلب خیریت.
بیت:
در عالم ما زما جز نام نماند ** و از صبح وجود ما جز شام نماند**
مأمول از دوستان دعای سلامتی خانه است.