Untitled Document

متابعت شریعت راه سعادتست- ۱

شرح معرفت حق درازست، سبحانه و تعالی، و در چنین كتاب راست نیاید، و این مقدار كفایتست تنبیه و تشویق را بطلب تمامی این معرفت، چندانكه در وسع آدمی باشد، كه تمامی سعادت بدان بود؛ بلكه سعادت آدمی در معرفت حق است، و در بندگی و عبادت اوست. و وجه آنكه معرفت سعادت ابدیست، از پیش گفته آمد؛ اما آنكه بندگی و عبادت سبب سعادت آدمی است، آنست كه سركار آدمی، چون بمیرد، با حق خواهد بود: والیه المرجع والمصیر [و بازگشت بسوی اوست] و هر كه را قرارگاه با كسی خواهد بود، سعادت وی آن بود كه دوست دار وی بود، و هرچند دوست تر دارد، سعادت وی بیشتر بود، از آنكه لذت و راحت وی در مشاهده محبوب زیادت بود.

و دوستی حق تعالی بر دل غالب نشود، الا بمعرفت و بسیاری ذكر: هركس كه كسی را دوست دارد، ذكر وی بسیار كند، هرچند ذكر وی بسیار كند، ویرا دوست دارتر شود. و برای این بود كه وحی آمد بداود علیه السلام: «انا بدّك اللازم، فالزم بدّك» یعنی: «چاره تو منم، و سركار تو با منست، یكساعت از ذكر من غافل مباش».

و ذكر بر دل غالب از آن شود كه بر عبادت مواظبت كند؛ و فراغت عبادت آنگاه یابد، و آن وقت باید، كه علایق شهوات از دل گسسته شود؛ و علایق شهوات بدان گسسته شود، كه از معاصی دست بدارد: پس دست بداشتن از معصیت سبب فراغت دلست، و بجای آوردن طاعت سبب غالب شدن ذكرست، و این هر دو سبب محبت است، كه تخم سعادتست، و عبارت از وی «فلاح» است، چنانكه حق تعالی گفت: «قد افلح من تزكّی، و ذكر اسم ربه فصلی» [هر آینه رستگار شد كسی كه خود را پاک كرد، و نام پروردگار خویش را بیاد آورد پس درود فرستاد.]