Untitled Document

متابعت شریعت راه سعادتست - ۲

و چون همه اعمال، آنرا نشاید كه عبادت بود، بلكه بعضی شاید و بعضی نشاید، و از همه شهوات ممكن نیست دست بداشتن – و نیز روا نیست دست بداشتن - چه اگر طعام نخورد هلاک شود، و اگر مباشرت نكند نسل منقطع شود، پس بعضی شهوات دست به داشتنی است، و بعضی كردنی است؛ پس حدی باید كه این از آن جدا شود، و این حد از دو حال بیرون نبود: یا آدمی از عقل و هوا و اجتهاد خویش گیرد، و بنظر خویش اختیار همی كند، یا از دیگری گیرد. و محال بود كه باختیار و اجتهاد وی گذارند، چه هوا كه بر وی غالب باشد، همیشه راه حق بر وی پوشیده میدارد؛ و هرچه مراد وی در آن بود، بصورت صواب بوی می نماید: پس باید كه زمام اختیار بدست وی نباشد، بلكه بدست دیگری باشد، و هر كس آن را نشاید، كه بصیرترین خلق باید، و آن انبیا اند صلوات الله علیهم اجمعین.

پس بضرورت، متابعت شریعت؛ و ملازمت حدود و احكام، ضرورت راه سعادتست؛ و معنی بندگی آن بود، و هركه از حدود شریعت درگذرد، بتصرف خویش در هلاک افتد، و بدین سبب گفت ایزد تعالی: «ومن یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه» [و هر كس از اندازه و حدود خداوند در گذرد، هر آینه بنفس خویش ظلم كرده است.]

شعر:

آب زنید راه را بین كه نگار میرسد  **  مژده دهید باغ را فصل بهار میرسد

رونق باغ میرسد شمع و چراغ میرسد ** غم زمیانه میرد و مه بكنار میرسد

راه دهید یار را آن مه ده چهار را  **  كز رخ نور بخش او نـُور نثار میرسد