Untitled Document

در بیان توبهٔ درست و علامت آن - ۱

بدانكه اصل توبه پشیمانی است و نتیجهٔ آن ارادتی است كه پدید آید: اما پشیمانی را علامت آنست كه بر دوام اندر اندوه و حسرت بود، و كار وی گریستن و زاری و تضرع بود، چه كسی كه خویشتن را بر شرف هلاک بیند از حسرت و اندوه چگونه خالی باشد؟ و اگر او را فرزند بیمار بود طبیبی ترسا گوید كه این بیماری پرخطرست و بیم هلاک است، معلوم است كه چه آتش اندوه و بیم اندر میان جان پدر افتد، و معلوم است كه نفس وی بر وی عزیزترست از فرزند، و حق تعالی و رسول- علیه السلام- صادق تر از طبیب ترسا، و بیم هلاک آخرت عظیمتر از بیماری مرگ، و دلالت معصیت بر سخط حق تعالی ظاهرتر از دلالت بیماری بر مرگ، پس اگر ازین خوف و حسرت نخیزد آن بود كه ایمان هنوز از آفت معصیت پدید نیامده است، و هر چند كه این آتش سوزان تر بود اثر وی اندر تكفیر [پوشاندن- كفاره شدن] گناهان عظیمتر بود، چه آن زنگار ظلمت كه بر دل نشسته بود از معصیت، جز آتش حسرت و پشیمانی آن را نگذارد، و اندرین سوز دل صافی و رقیق شدن گیرد- و اندر خبرست كه: با تایبان نشیند كه دل ایشان رقیق تر بود- و هر چند كه دل صافی تر همی شود از معصیت نفورتر همی شود و حلاوت معصیت اندر دل به تلخی بدل همی شود. و یكی از انبیا شفاعت كرد اندر قبول توبهٔ یكی از بنی اسرائیل: وحی آمد كه: بعزت من كه اگر اهل آسمانها اندر حق وی شفاعت كنند نپذیرم تا حلاوت آن گناه اندر دل وی همی ماند. و بدانكه معصیت اگر چه بطبع مشتهی بود؛ ولیكن اندر حق تایب همچون انگبین باشد كه پر زهر بود، كسیكه یكبار از آن بچشید و رنج بسیار دید چون دیگر بار اندیشهٔ آن كند مویهاء وی بتیغ خیزد از كراهیت آن،