Untitled Document

مكتوب سی و چهارم (۳۴) - ۲

از ورود بعضی تفرقهای صوری نگاشته بودند الله تعالی بجمعیت مبدّل گرداند و از كشاكش ما سوی برهاند اكثر مسلمانان كه ازان دیار می آیند شكایت از حاكم آنجا مینمایند و از بیدینی و بیعملی او نالان حمدا لله سبحانه كه اهل اسلام از شر او خلاص شدند و از شدّت او رهائی یافتند ظلم حكّام از شامت اعمال ماست اعمالكم عمّالكم خود را باصلاح باید آورد و بورع و تقوی باید ساخت (... وَمَنْ یتَّقِ اللهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً* وَ یرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لاَ یحْتَسِبُ وَمَنْ یتَوَكَّلْ عَلَٰی اللهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ...* الایة الطلاق:۲,۳) مامول از احبّه دعای سلامتی خاتمه است والسّلام علیكم و علٰی سائر من اتّبع الهدٰی

غیبت بچشم و دست و اشارت - ۱

بدانكه غیبت همه نه آن باشد كه بزبان بلكه بچشم نیز و بدست و باشارت و بنوشتن هم حرام بود. عایشه –رضی الله عنها- می گوید: بدست اشارت كردم كه زنی كوتاه است، رسول -علیه السلام- گفت غیبت كردی؛ و همچنین لنگ رفتن و چشم احول كردن تا حال كسی معلوم شود همه غیبت است، اما اگر نام نبرد و گوید كسی چنین كرد غیبت نباشد، مگر كه حاضران بخواهند دانست كه كرا میگویند، آنگاه حرام باشد: كه مقصود تفهیم بود، بهر چه بود. و گروهی از قرایان و پارسایان جاهل غیبت كنند و پندارند كه غیبت نیست، ویا حدیث كسی كنند پیش وی و گوید، الحمدلله كه حق تعالی ما را نگاه داشته است از فلان چیز؛ تا بدانند كه او چنین همی كند، ویا گوید: «فلان مرد سخت نیكوست و احوال او خوبست ولیكن او نیز مبتلا شده است بخلق چنانكه ما نیز مبتلا شده ایم، و كم كسی خلاص یابد از فترت و آفت امثال این»، و باشد كه خویشتن مذمت كند تا بدان مذمت دیگری حاصل آید.